- علاء میرمحمدصادقی: الان ۷۹ سال دارد و متولد اصفهان است. کسی که همه او را بهعنوان پدر گچ و سیمان کشور میشناسند.
اولین صندوق قرضالحسنه انقلابی را ۳۸ سال پیش در مسجد لرزاده تأسیس کرد.
او بنیانگذار سازمان اقتصاد اسلامی است که روزی قرار بود بانک خصوصی بازاریها باشد اما با تهدید به استعفای ۷ عضو کابینه دولت موقت، به محاق تعلیق رفت تا سرانجام در دولت احمدینژاد به بانک قرضالحسنه تبدیل شد.
میرمحمد صادقی رئیس انجمن صنایع و معادن گچ کشور، رئیس خانه معدن کشور، بنیانگذار و رئیس هیات مدیره اتاق های مشترک این و کانادا، ایران و افغانستان، کمیته مشترک ایران و کره، شورای مشترک ایران و بحرین، و ایران و عربستان، اتحادیه تولید کنندگان و صادر کنندگان محصولات معدنی، عضو هیات مدیره شرکت کشتی سازی نوح، شرکت صنایع گچ خوزستان، شرکت صادراتی بنادر جنوب، شرکت پخش سیمان کشور و عضو هیات رئیسه اتاق تهران است.
۲- سید حمید حسینی: حضور اشخاصی مثل صفایی فراهانی در مجلس ترحیم پدر وزیر ارشاد برای بسیاری سوال برانگیز بود.
پاسخ سوال را باید در فعالیت های اقتصادی برادر وزیر ارشاد جست، بالاخره برادر وزیر ارشاد با صفایی فراهانی همکار است.
۵۲ ساله است و اهل رفسنجان. رئیس هیات مدیره گروه بین المللی مذاکرات و مدیر عامل شرکت پالایشگاه نفت سروش است.
۳- محسن خلیلیعراقی: مدیرعامل شرکت بزرگ بوتان. همین بوتان کافی است تا ……..دامنه فعالیت های او مشخص شود.
رئیس هیات مدیره و مدیر عامل شرکت بوتان است، رئیس هیات مدیره انجمن مدیران صنایع ایران، رئیس هیات مدیره کنفدراسیون صنعت ایران، دبیر کل کانون عالی کارفرمایان ایران، رئیس هیات مدیره شورای صنایع لوازم خانگی ایران، رئیس هیات مدیره انجمن صنفی کارفرمایان توزیع کننده گاز مایع ایران است. عراقی متولد ۱۳۰۸ در تهران است.
۴- شاهرخ ظهیری: حتما لااقل یکبار سس های او را تجربه کردید، به او سلطان سس هم می گویند ؛ پیشگام صنایع غذایی در کشور و بنیانگذار کارخانههای مهرام است.
علاوه بر این، ظهیری ۸۰ ساله عنوان های دیگری نظیر: نایب رئیس اتاق های مشترک ایران و روسیه، ایران و استرالیا، ایران و ارمنستان و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، عضو هیات رئیسه اتاق ایران و کانادا، رئیس کمیسیون کشاورزی در صنایع و بسته بندی اتاق ایران، عضو هیات رئیسه انجمن مدیران، نایب رئیس کنفدراسیون صنایع غذایی ایران را نیز در کارنامه دارد. سلطان سس ایران ، متولد تهران است.
۵- مهدی جاریانی: هربار که حمام بروید یا دست هایتان را بشویید، شاید به یاد جاریانی بیفتید. جاریانی متولد تهران است و ۶۲ سال سن دارد. جاریانی مدیر عاملی شرکت های: پاکسان، انتباه، تولی پرس، پخش عظیم، کالا مصرفی، تولید مواد اولیه داروپخش(تماد) را در کارنامه دارد.
۶- علینقی خاموشی: متولد تهران است، اما چه کسی نمیداند که او اصالتا مشهدی است؟
بالاخره دوران زیادی را به صندلی ریاست اتاق های بازرگانی تکیه زده و از سابقه دار هاست.به کت و شلوار عادیش نگاه کنید و با خودتان فکر کنید که در روزگاری نه چندان دور، هر مردی در شب دامادیش یکی از محصولات آقای مدیر را به تن می کرد.
درست متوجه شدید، خاموشی ۷۱ ساله، این عنوان ها را در کارنامه دارد(به جهت فزونی تعداد شرکت هایی که به واسطه ریاستش در بنیاد در آنها نیز نفوذ داشته است از ذکر بسیاری از آنها در اینجا خودداری شده است): رئیس هیات مدیره شرکت سرمایه گذاری ایران، رئیس هیات مدیره شرکت های: ریسندگی و بافندگی مطهری و پوشاک جامعه، مدیر کل شرکت های: ریسندگی و بافندگی مقدم و تیم، مدیر تولید نساجی ممتاز، عضو شورای عالی پول و اعتبار و رئیس بنیاد مستضعفان.
۷- اسداله عسگراولادی: همین یکی –دو هفته قبل، جوابیه معترضانه ای را به یکی از روزنامه های کثیر الانتشار فرستاده بود، از آنها گله کرده بود که چرا از وی با عنوان «حاجی ترانسفر» نام برده اند.
عسگراولادی اهل تهران است و چه کسی است که او را نشناسد. بر اساس روایتی پیر مرد خوش قلب در جریان نگرانی بخش خصوصی از واگذاری نمایشگاه بین المللی تهران با آن وسعت در آن نقطه اعیان نشین تهران در جمع هیات نمایندگان اتاق چنین گفته بود: جناب رئیس(آل اسحاق) اگر اجازه می دهید، بنده به عنوان یک «کاسب جزء» همین حالا چک خرید نمایشگاه را بکشم!
این اظهار نظرش در مقابل دیدگان حیرت زده خبرنگاران در زمان خودش کم سر و صدا نکرد!
از اعضای بنام مؤتلفه، رئیس اتاق مشترک ایران و چین، دارنده شرکت بزرگ «حساس» که در عرصه صادرات خشکبار و به خصوص پسته ایران در سطح جهان صاحب نام است. چند هفته قبل هم گفته شد دو بانک چینی را خریده، البته بعدا متذکر شد که کل بانک ها را نخریده ، بلکه سهام آنها را خریداری کرده است.
۸- فاطمه مقیمی: اهل رشت است. به روسری و مزدای صورتی رنگش نگاه نکنید، راننده کامیون های زیادی آخر برج چشمشان به دست خانم رئیس دوخته شده است.
موسس و مدیر عامل شرکت حمل و نقل بین الملل است و در کارگروه های مرتبط با موضوع حمل و نقل همکاری های زیادی دارد.
داستان زندگیش هم خالی از لطف نیست. مقیمی قرار بوده مترجم یا معلم زبان باشد. ماجرا از جایی شروع شده که مترجم یک شرکت حمل و نقل بین المللی شده است و بعد وقتی صحبت های روسایش را ترجمه می کرده، فکر کرده که چرا خودش مدیر نشود. همین می شود که یک شرکت راه می اندازد و باقی ماجرا!
۹- محمد مهدی رئیس زاده: مشهدی ۵۲ ساله انگار برای مدیریت در این دنیا حاضر شده: عضو هیات مدیره و مدیر عامل گروه صنایع سیمان کرمان، عضو هیات مدیره و مدیر عامل شرکت تسهیلات بازرگانی صنعتی، عضو هیات مدیره و مدیر عامل شرکت بازرگانی صنایع ملی ایران، رئیس هیات مدیره شرکت سرمایه گذاری سیمان کرمان، عضو هیات مدیره شرکت سیمان ممتازان، عضو هیات مدیره گروه تولیدی لاستیک بارز، نایب رئیس هیات مدیره شرکت صنایع چوب و کاغذ مازندران و… .
۱۰- احمد امیراحمدی: ۷۱ ساله است، اما خیلی جوان مانده، به گوش های شکسته و پف کرده اش که نگاه کنید ظاهرا رمز جوانیش را دریافتید، کشتی گیر با سابقه ای است. البته کیست که نداند کار و پول خوب هم آدمی را جوان نگه میدارد! کشتیگیر قدیمی با گوشهای شکسته که بهعنوان پدر سرب و روی کشور شناخته میشود اهل تهران است.
علاوه بر سرب و روی، در صنعت شیشه و بلور هم کم فعالیت نکرده است. عناوینی چون: رئیس انجمن صنفی کارفرمایان صنعت شیشه و بلور استان تهران، و شرکت تعاونی تولید کنندگان شیشه و بلور و انجمن تخصصی صنایع همگن شیشه وبلور تهران، نایب رئیس خانه صنعت و معدن تهران و… را هم یدک می کشد.
وقتی در مورد نحوه عملکرد کارآفرینان موفق مطالعه میکنیم، عموما بر رفتار آنها متمرکز میشویم. در واقع مشکل از همین جا ناشی میشود و به همین دلیل نمیتوانیم به طور دقیق به دلایل موفقیت آنها پی ببریم.
اگر فقط بررسی کنید که هوارد شولتز یا میشل دل چه رفتاری دارند، به این نتیجه میرسید که رفتار آنها وابسته به طرز فکر یا شیوه خاصی است.
دو فرد کارآفرین، هیچ گاه رفتار عینا مشابه یکدیگر ندارند. بنابراین به این نتیجه میرسید که هر کارآفرینی منحصر به فرد است و از مطالعه در مورد آنها چیز زیادی به دست نمیآوریم. باید هوارد شولتز یا میشل دل بود تا بتوان شرکتهای استارباکس یا دل را راهاندازی کرد.
ساراس ساراسوتی، استاد مدیریت کسب و کار در دانشگاه ویرجینیا، تحقیقاتی در این مورد انجام داده است. وی در اوایل کارش به کشف جالبی دست یافت؛ کشفی که با عقیده عمومی مغایر بود. ساراس کارآفرینان موفق - عمدتا افرادی که دو یا چند شرکت را با موفقیت راهاندازی کردهاند - به صورت زنجیرهای مورد مطالعه قرار داده است.
اما در تحقیقات خود، به جای بررسی رفتار کارآفرینان که در واقع منحصر به آنان است، بر شیوه فکر کردن آنها متمرکز شده است. در نتیجه، به مشابهتهای شگفت انگیزی در مورد روش استدلال آنها، برخوردشان با موانع و استفاده بهینه از فرصتها دست یافته است. البته، در این مطالعه تفاوتهایی هم وجود داشته است. اما رویکرد اصلی، همان طور که وی دریافته، همیشه یکسان بوده است.
کارآفرینان موفق از آینده نامعلوم نمیترسند. به طور خاصتر:
1) آنها ابتدا یک قدم کوچک هوشمندانه بر میدارند (قدم هوشمندانه، اقدامی است که شما بر اساس منابعی که در دست دارید برمیدارید و هیچ وقت باعث نمیشود بیش از توانایی خود چیزی از دست بدهید.)
2) تامل میکنند تا ببینند با قدمی که برداشتهاند، چه چیزی آموخته اند.
3) این آموختهها را برای ساختن آنچه در مراحل بعدی میخواهند انجام دهند، به کار میگیرند.
این فرآیند، یعنی فرآیند «اقدام، فراگیری و ساختن»، تا زمانی که یک کارآفرین از نتیجه کارش به رضایت برسد، به طور دائم تکرار میشود. مگر اینکه تصمیم بگیرد نمیخواهد یا نمیتواند این راه را ادامه دهد.
یک مثال ساده میتواند این مطلب را ثابت کند. تصور کنید قصد دارید 15 کیلو وزن کم کنید. اگر عادات غذایی و الگوهای ورزشی خود را همان طور که قبلا بود نگه دارید، هیچ تغییری در وزنتان ایجاد نخواهد شد. تا زمانی که وارد عمل نشوید، چیزی قابل تغییر نیست.
افراد برای مواجه شدن با این مشکل، برنامههایی را برای خود طرحریزی میکنند. شاید خوردن کربوهیدراتها را متوقف کنند یا رژیم سختی را در پیش بگیرند. ممکن است در نهایت، تلاششان به ثمر بنشیند و 15 کیلوگرم وزن کم کنند. اما تجربه نشان میدهد این افراد معمولا در کارشان شکست میخورند.
اما کسانی که مدل اقدام، فراگیری و ساختن را دنبال میکنند، به شیوه متفاوتی با مشکل روبهرو میشوند.
آنها کارشان را با یک قدم هوشمندانه در جهتی که میخواهند بروند آغاز میکنند. این کار لزوما به افراط (مثلا تصمیم گرفتهام فقط 500 کالری در روز مصرف کنم) یا متمرکز شدن بر یک هدف بسیار بزرگ (قصد دارم ظرف 2 ماه 15 کیلو وزن کم کنم) نیازی ندارد.
این قدم هوشمندانه میتواند جملهای مانند این باشد: «این هفته فقط نیم کیلو وزن کم میکنم.»
با این هدف ابتدایی متعادل در ذهن خود، احتمال اینکه در هفت روز آینده کمتر بخورید و کمی بیشتر ورزش کنید، بیشتر میشود. اگر در پایان هفته دیدید که نیم کیلو وزن کم کرده اید، به خودتان میگویید:
خیلی هم بد نبود. هفته بعد هم میتوانم از پس آن برآیم. اگر موفق نشوید، عامل دیگری را به رژیمتان اضافه میکنید.
اگر این نگرش موفقیتآمیز باشد، از تجربه خودتان چیزی آموختهاید، نه از کتاب رژیم. بنابراین رفته رفته راه موفقیت خود را میسازید و هفته بعد باز هم آن را تکرار میکنید و آنقدر آن را ادامه میدهید تا به هدف نهایی خود برسید. در این صورت از پس یک مشکل بزرگ با مجموعهای از اقدامات هوشمندانه
برآمدهاید: یعنی هفتهای نیمکیلو وزن کم کردن و ادامه دادن آن به مدت 30 هفته.
همه کارآفرینان موفق، از این روش استفاده میکنند.
باز هم سلام در زیر ادرس چند سایت که می توانید سنتز های چند مرحله ای داروها را در ان پیدا کنید در اختیارتان قرار می دهم امیدوارم مفید باشد
http://www.chem.wisc.edu/areas/reich/syntheses/syntheses.htm
http://www.synarchive.com/molecule/Aflatoxin_B1
در این سایت ها علاوه بر رفرانس های مربوطه بخصوص در سایت دوم اسم واکنش ها را هم قرار داده است گاهی برای یک ترکیب بیش از یک روش سنتز اورده شده و ترکیبات جدید هم مرتبا به ان اضافه می شود.